در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت صد و سوم
زمان ارسال : ۳۲۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 15 دقیقه
آلبوم را به دنبال عکسهای فرهاد ورق زد و او را در یونیفورم مدرسهاش پیدا کرد و لبخند به لبش آمد. آنقدر حواسش را پی عکسها داده بود که صدای زنگ آیفون او را کمی از جای پراند.
قطعا فرهاد بود و از این فکر کمی ترس به جانش افتاد. اگر او فکر کند با ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۱۹ ساله 00عالی عالی❤️وای خدا این فریال چقدر هوای فرهاد داره ای جونم😍حالا فرهاد تو به جاش باید تو مونالیزا حواشو داشته باشی😜😎😁🤭